فڪاهت در بهشت
نویسنده: ابراهیم طالبی دارابی دامنه
به نام خدا. اول صاف بگویم فڪاهت یعنی گفتوشنودهاى لذّتبخش، شیرینڪام و خوش. همین فُڪاهیها ڪه اهل طنز به آن مسلحاند و شوخطبعان در هر جمع، شمع محفلاند و شنوندگان خوشطبع هم، به دورشان پروانه.
اینڪه بهشتیها در چنین روزی در «سرگرمیِ وصفناپذیریاند» حرف من نیست، سخن قرآن ڪریم است. همان آیهی زیبای ۵۵ یاسین:
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فَاڪِهُونَ
مرحوم علامه طباطبایی ڪلمهی «شُغل» درین آیه را به معناى ڪارى میداند ڪه آدمى را «به خود مشغول میسازد و از ڪارهاى دیگر باز میدارد». و ڪلمهی «فاڪِه» را -ڪه اسم فاعل است از مصدر فڪاهت- به معناى گفتوشنودى میداند «ڪه مایهی خوشحالى باشد و نیز تمتُّع و لذتبردن». اگرچه برخی از مفسّران قرآن آن را «صاحبِ میوه» هم معنا ڪردهاند.
نتیجه: اهل بهشت در آن روز، چنان مشغول فڪاهی (شادی و گفتوگوی مفرّح و دلانگیز) میشوند ڪه همین اشتغال زیبا، آنها را از ڪارهاى دیگر باز میدارد تا شاداب بمانند و رُخسُرخ .
نڪته: شادی طبق این آیهی ڪریمه، یڪ اصل است و دین مُبین هم، مردم را شاد و شادمان و پرنشاط و معنوی میخواهد و فاڪِه، نه عبوس و عَنود و بیحال و ڪاهِل.
خدا رحمت ڪناد «گُلاقا» یار غارِ شهید محمدعلی رجائی را، ڪه ستون «دو ڪلمه حرف حساب» او، صفحهی سهی «اطلاعات» را طلاڪوب نگه میداشت و دل و روح مردم را سیمگون و نقرهفام.